رشته: بانک پایان نامه پیشنهادی
گروه: علوم اجتماعی
نوع: کارشناسی ارشد
تعداد صفحات: 89 صفحه
فصل حاضر به بررسي ابعاد نظري و رهيافت‌هاي تئوريك مرتبط با موضوع تحقيق اختصاص دارد. از اين رو، ابتدا به نظريه‌هاي دگرگوني خانواده‌ها، از منظر آسيب‌شناختي و يا زمينه‌هاي تغيير مي‌پردازيم. در وهله بعد، به پارادايم‌ها و نظريه‌هاي تبيين كنندة تأثيرات جهاني شدن فرهنگي و چشم‌اندازه‌‌هاي نظري رقيب در قلمرو پيامد‌هاي اين پديده، به مثابه امري محقق، متمركز مي‌شويم. از آنجا كه مقولة سازوكارهاي تأثيرگذاري رسانه‌ها (ماهواره تلويزيوني و اينترنت به عنوان ابزارهاي كليدي جهاني شدن) بر ارزش‌هاي زناشويي و روابط خانوادگي نيز از جمله سوالات تحقيق است، در بخشي ديگر به نظريه‌هاي تأثير رسانه‌ها نيز خواهيم پرداخت. نهايتاً مدل مفهومي تحقيق از سه رهيافت مزبور استخراج مي‌شود. زمينه‌هاي دگرگوني و تحول ارزش‌هاي خانوادگي به طور كلي، در ادبيات جامعه‌شناسي پيرامون علل و عوامل تبيين كننده دگرگوني ارزش‌هاي زناشويي و روابط خانوادگي برداشت‌هاي متفاوتي وجود دارد. در نظريه‌هاي جامعه‌شناسي در زمينه دگرگوني خانواده‌ها نظريه‌پردازان زيادي از جمله زيمل (مدرنيته و رشد فردگرايي)، دوركیم و توكويل (فردگرايي)، اينگلهارت (دگرگوني ارزش‌ها)، مانهايم و پاتنام (تحولات فرهنگي)، گيدنز و رابرتسون (جهاني شدن فرهنگي)، ميشل فوكو (دگرگوني گفتمان‌هاي جنسيت) به بحث پرداخته‌اند. نظريه‌هاي كلاسيك و دگرگوني خانواده‌ها تحولات و دگرگوني‌هاي دنياي مدرن، متأثر از دگرگوني ساختارهاي اجتماعي و فرهنگي است؛ دگرگوني‌ها و تحولاتي كه صاحبنظران از آن به عنوان مدرنيته ياد مي‌كنند. اگرچه در ادبيات مربوط به جامعه‌شناسي، اغتشاش مفهومي گسترده‌اي در باب مفهوم مدرنيته وجود دارد و با اسامي ديگري مثل تجدد، مدرنيسم، نوگرايي، نوسازي، امروزي شدن ياد مي‌شود. ميشل فوكو، فيلسوف مشهور فرانسوي در جايي نقل كرده كه من هرگز ندانسته‌ام كه ما در زبان فرانسوي به چه چيزي مدرنيته مي‌گوئيم.(به نقل از بابك احمدي، 1385) به هر طريق پاره‌اي محققان عرصه جامعه‌شناسي، مساعي بنيانگذاران كلاسيك جامعه‌شناسي، يعني كارل ماركس، وبر، دوركیم و زيمل را فهم و تبيين مدرنيته و اثرات آن بر كردارهاي اجتماعي دانسته‌اند. به عقده كيويستو، بنيانگذاران جامعه‌شناسي درباره ماهيت جهان مدرن به تفكر پرداخته‌اند. جامعه مدرن با رشد صنعت، علم و فناوري توسعه يافته و نيز نظام‌هاي دموكراتيك و ارتقاي فردگرايي شكل داده است. مدرنيته ظاهراً نگاهش رو به آينده دوخته است. فرهنگ مدرن اغلب با اصطلاحاتي نظير پيشرفت، توسعه، رهايي، آزادي، رشد، انباشت ثروت، روشنگري توصيف مي‌شود. (كيویستو، 1386؛ 167)
لطفا جهت خرید و دانلود مقاله بر روی گزینه زیر کلیک کنید