رشته: بانک پایان نامه پیشنهادی
گروه: رشته مدیریت
نوع: کارشناسی ارشد
تعداد صفحات: 95 صفحه
در فصل دوم سعي شده است تا با مروري بر ادبيات هوش عاطفي، هوش فرهنگي، هوش معنوي و توانمندسازي كاركنان آخرين يافتهها و آخرين پژوهشهايي كه در اين زمينه انجام شده است را مورد مداقه و توجه قرار دهيم. تعريف واژه ها و اصطلاحات تخصصي تحقيق 1- توانمند سازی: یک حالت انگیزش درونی در ارتباط با شغل تعریف می شود که شامل پنج تصور درونی است و بیانگر تمایل افراد به نقش های کاری خود می باشد (Julia and etal, 1999) این تصورات درونی عبارتند از: الف) احساس معنيدار بودن عبارت است از ارزش اهداف شغلي كه در ارتباط با استانداردها و يا ايدهآلهاي فردي مورد قضاوت قرار ميگيرد (Thomas and Velthouse, 1990: 670). ب) احساس خودكارآمدي يا شايستگي شايستگي يا خودكارآمدي، اعتقاد فرد به توانايي و ظرفيت خود براي انجام كارهاي مهارتي است Gist, 1984: 200)). ج) احساس تاثير عبارت است از حدي كه در آن فرد توانايي نفوذ در پيامدهاي استراتژيك، اداري و يا عملياتي كار خود را داشته باشد (Ashforth, 1989: 3). د) احساس خود تعييني خودتعييني يك احساس فردي در مورد حق انتخاب براي پيشقدمي و تنظيم فعاليت است. ه) احساس اعتماد اطمينان از اينكه در مقايسه با ديگران با فرد منصفانه و يكسان برخورد شده است Spretzer,1986: 1010) ). 2- هوش احساسي ظرفيت شناخت احساسات خود و ديگران براي برانگيختن خودمان و براي مديريت كردن احساسات به طور مطلوب در خودمان و روابطمان .(Goleman, 1998, P317) 3- هوش معنوي داشتن ظرفيت ماورائي و توانايي براي سرمايهگذاري هر روزه فعاليتها، رخدادها و روابط با احساسات روحاني و توانايي براي داخل شدن در حالتهاي معنوي تقويت شدهي وجداني و توانايي براي بكارگيري منابع روحاني براي حل مشكلات زندگي و ظرفيت درگيرشدن در رفتارهاي پرهيزگارانه مثل (بخشندگي، فروتني، احساس همدردي، حقشناسي) (Emmons , 2000). 4- هوش فرهنگي يعني قابليت فردي، كه در آن فرد در مقابل موقعيتها و افراد با پيشزمينه فرهنگي متفاوت، بهتر و اثر بخشتر از ديگران رفتار نمايد (Early and Ang: 2003).
لطفا جهت خرید و دانلود مقاله بر روی گزینه زیر کلیک کنید