عنوان فارسي: اصل برائت در انديشه فقهي و فرض بي گناهي در انديشه اروپايي (عنوان عربي: أصل البراءة في التفکر الفقهي و البراءة في التفکر الأوروبي)

چکيده فارسي:
توجه به آزادي و امنيت افراد مبناي تمام قواعد و اصول حقوق اروپايي است، به همين دليل در تفکر غربي فروض و اصول، تضمين کننده حقوق و آزادي هاي فردي مي باشد و اين تفکر، نظامي فردمحورانه را ايجاد کرده که همه قواعد و اصول حول محور فرد قرار دارند، در مقابل در تفکر فقه اسلامي، همه قواعد و اصول حول محور خداوند است و تفکري که حاکم است تفکر خدامحورانه است، به عبارت ديگر، خداوند است که اصول و قواعد و احکام را وضع مي کند، حال چه اين اصول و قواعد موافق با حقوق و آزدي هاي فردي باشد يا در تعارض با آن باشد. با توجه به اين پيش فرض چگونه مي توان گفت که اصل برائت در فقه «اصاله البرائه» که داراي پيشينه فقهي است و برگرفته از تفکر خدامحورانه است با فرض بي گناهي در حقوق اروپايي (Presumption of Innocence) که داراي پيشينه غربي و برگرفته از تفکر فردمحورانه است، داراي مباني، قلمرو و کارکردهاي مشابهي هست. در نتيجه رعايت هر يک از اين مفاهيم منجر به ايجاد يک روند دادرسي متفاوت مي گردد به طوريکه ممکن است در يک رويه رسيدگي قضايي، اعمال اصل برائت کاربرد چنداني نداشته و در رويه رسيدگي ديگر فرض بي گناهي بدون کاربرد باشد.

چکيده عربي:
الاهتمام بحرية الأشخاص و أمانهم أساس کل الأصول و القواعد الحقوقية الأوروبية، و علي هذا السبب الفروض و الأصول في التفکر الغربي تضمن الحقوق و الحريات الفردية.
هذا التفکر قد أوجد النظام الفردي الذي فيه کل القواعد و الأصول حول الفرد فقط. تجاه هذا التفکر، هناک التفکر الفقهي الإسلامي الذي يدور حول محور الله. و علي عبارة اخري إن الله هو الذي يسن القوانين و الأحکام علي الناس و هذه القوانين تناسب حقوق الحريات الفردية.
اعتناء علي هذا الأصل، هل يمکن القول إن أصل البراءة فيي الفقه و هو مأخوذ من التفکر الإلهي و أصل البراءة في القانون الجزاء الأوروبي و هو مأخوذ من التفکر الفردي، يشابهان؟ و في النهاية ان کلا من هذه المفاهيم ينتهي إلي إيجاد أساليب القضاء المختلفة، حيث يکن عدم إعمال أصل البراءة في أحد الأساليب علي قدره.